نقاش

به نام آغاز گر همه ی آغاز ها

هرسال به عید نوروز که نزدیک می شدیم خیلی شور و هیجان همه را فرا می گرفت و با اشتیاق فراوان و انتظار کشیدن برای دیدار دوستان و آشنایان همه با هم به خانه تکانی می پرداختیم و برای ورود به سال جدید آماده می شدیم .13 روز اول فروردین شاد ترین روزهای زندگی بود؛ اما عید امسال ،سال 99 خیلی عجیب و غریب شروع شد. از یک ماه قبل عید ،مهمانی ناخوانده به نام ویروس کرونا وارد کشور شد و ما از آن روز به بعد در خانه مانده ایم .شور و شوقی برای خانه تکانی نداشتیم ،اما بالاخره یه تکانی به زندگی دادیم به امید این که تا عید این ویروس از بین می ره . ساعت تحویل شد وعید امسال باوجود همان مهمان ناخوانده خیلی غمگین شروع شد و همراه شدنش با شهادت امام (ع) نیز آن شروع را غم انگیز تر کرد . برای همه دعا کردم تا سالم بمونند . من اصلا دلم نمی خواهد با این ویروس دنیا را ترک کنم  کاش زود تر از بین برود .دلم برای همه تنگ است و بیشتر از همه برای پدرم که حتی روز پدر هم دیدنش نرفتم دلم می خواهد زود تر ببینمش .خدایا ! اگر چه ما بدیم ، اما تو خوب ترین خوبهایی ،پس گناهان و بدی های مارا ببخش و از عذاب ما در گذر و بگذار دوباره اوضاع خوب و عادی شود تا بتوانیم هم دیگر را ملاقات کنیم وشاد شویم.الهی آمین