برنامه ریزی
وقتی ماه رمضون بود انگار همه چیز بر اساس برنامه ریزی انجام می شد. هر روز سر ساعت 3:20دقیقه برای سحری بیدار می شدم وسر وقت نماز می خواندم و بعد نماز دعا و قرآن ،بعد اون کمی می خوابیدم وحدود ساعت هشت بیدار می شدم وبه کارهای روزمره می رسیدم .تانماز ظهرکه اون هم به وقت می خواندم و بعداون دوباره یه جزءازقرآن رو می خوندم بعد یکم بازی با دخترم که همیشه می گفت و میگه مامان من حوصله ام سر رفته چیکار کنم بیا با من بازی کن دیگه .یک ساعتی رو بازی می کردیم وباز استراحت می کردیم تا ساعت 5بعد از ظهر که سری به وبلاگم می زدم وچندتا مطلب می نوشتم سپس بلند می شدم تاافطاری آماده کنم نزدیکی های افطار سفره پهن می کردم وکمی به اذان وضو می گرفتم وسر سجاده می نشستم ،گاهی قرآن وگاهی دعا می خواندم تا اذان که نماز مغرب وعشا را نیز سر وقت به جا می آوردم وبعد از نماز همه باهم افطاری می خوردیم و سریال ها را تماشامی کردیم هرروز طبق همین برنامه با سحری ها و افطاری های متفاوت پیش می رفت واقعا همه چیز خوب و روی روال بود تا این که عید سعید فطر فرا رسید و انگار تمام برنامه ریزی ها بهم ریخت دوباره مثل قبل ماه رمضون خیلی کارها عقب می افتاد. دیگه غذا خوردنمون ،نماز و قرآن خوندنمون ،بازی کردنمون ،به کارهای خونه رسیدنمون سر وقت نبود این بود که تصمیم گرفتم از ماه رمضون الهام بگیرم ویه برنامه درست و حسابی بریزم و تاکید کنم که همه ی اعضای خانواده موظف به انجام این برنامه هستند.