نقاش

ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است.
خانهمادرها بخوانندبگو با کمک خدا می توانم(تلقین مثبت)یه راز جادویی در انسانغمگین نشو من کنارتمگمراهان و مارقین در زمان غیبتبوی آویشن دم کردهآبروالهی به امید تودل گرم به لطف خدانمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد

موضوع: "آموزشی"

توبهترینی (جملات انگیزشی)

ارسال شده در 27 شهریور 1399 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, اخلاق, آموزشی

ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺗﻮﺍﻧﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻬﺘﺮ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻦ؛ ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ، ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺑﻮﺩﯼ!

ترس از شکست مانع بسیار بزرگی که تو را از رسیدن به هدفهایت باز می دارد. “پائولو کوئیلو”

سعی کن زندگی ای بسازی که در آن تعطیلات برایت معنی نداشته باشه!

پول عدد است و اعداد هیچ گاه به پایان نمی رسند. اگر پول تو را خوشحال می کند، جستجوی تو برای شادمانی هرگز به پایان نخواهد رسید. “باب مارلی

سختی‌ها برای این نیستند که شما را متوقف کنند و درهم بشکنند، سختی‌ها وجود دارند تا شما را آماده کنند و رشد و پیشرفت دهند. “جول اوستین”

لذت بخش ترین احساس از انجام کاری که دیگران می گویند:”نمی توانی انجام دهی” به دست می آید.

کاری که درست تر است را انجام دهید نه کاری که راحت تر است.

اگر زندگی تان کمی سخت تر شد به این معناست که یک گام به سمت موفقیت برداشته اید.

غیر ممکن فقط یک کلمه بزرگ است که توسط انسان های کوچک استفاده می شود.

در مسیر سربالایی، به منظره ی بالای کوه فکر کن.

پشت هر زن موفقی هیچکس نیست، فقط خودشه!

وقتی روزگار تو را در شرایط سخت قرار داد، نگو:”چرا من؟”، بگو :”نشونت می دم!”.

شما هیچ وقت نمی فهمید چقدر قوی هستید تا زمانی که قوی بودن تنها راه شما باشد. “باب مارلی”

به جای دلسرد شدن تلاش کنید!

کسانی که امروز رویاهای تو را مسخره می کنند وقتی به هدفت رسیدی برای بقیه تعریف می کنند که روزی تو را می شناختند!

برای شروع نباید عالی باشی، اما برای عالی بودن باید شروع کنی.

 “رندی گیج”

با تمام توان لذت بخش ترین احساس موانع گام به گام نظر دهید »

تفاوت نتایج نوع برخوردها با یک مسأله

ارسال شده در 27 خرداد 1399 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, ادبیات, آموزشی

دو مداد سیاه
از دو نفر دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد سیاه‌شان در مدرسه شنیدم.
نفر اول می‌گفت:
«چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت که بی‌مسئولیت و بی‌حواس هستم. آن قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ وقت دست خالی به خانه برنگردم و مداد‌های دوستانم را بردارم. روز بعد نقشه‌ام را عملی کردم. هر روز یکی دو مداد کش می‌رفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم. ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام می‌دادم، ولی کم‌کم بر ترسم غلبه کردم و از نقشه‌های زیادی استفاده کردم تا جایی که مداد‌ها را از دوستانم می‌دزدیدم و به خودشان می‌فروختم. بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کار‌های بزرگتر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم. خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفه‌ای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفه‌ای شدم!»
نفر دوم می‌گفت:
«دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم مداد سیاهم را گم کردم. مادرم گفت:«خوب چه کار کردی بدون مداد؟» گفتم:«از دوستم مداد گرفتم.» مادرم گفت خوبه و پرسید که دوستم از من چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟ گفتم نه. چیزی از من نخواست. مادرم گفت:«پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟» گفتم:«چگونه نیکی کنم؟» مادرم گفت:«دو مداد می‌خریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم می‌شود می‌دهی و بعد از پایان درس پس می‌گیریم.» خیلی شادمان شدم و بعد از عملی کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم آن‌قدر که در کیفم مداد‌های اضافی بیشتری می‌گذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم. با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقه‌ام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم به گونه‌ای که همه مرا صاحب مداد‌های ذخیره می‌شناختند و همیشه از من کمک می‌گرفتند. حالا که بزرگ شده‌ام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفته‌ام و تشکیل خانواده داده‌ام، صاحب بزرگ‌ترین جمعیت خیریه شهر هستم.»

تنبیه یا تشویق مداد سیاه نوع برخورد با یک مساله 2 نظر »

خطرناک بودن هفت چیز بدون هفت چیز دیگر

ارسال شده در 20 خرداد 1399 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, اخلاق, آموزشی

نظر گاندی در مورد هفت چیزی که بدون هفت چیز دیگر خطرناک هستند:

ثروت بدون زحمت
دانش بدون شخصیت
علم بدون انسانیت
سیاست بدون شرافت
لذت بدون وجدان
تجارت بدون اخلاق
و عبادت بدون ایثار

این هفت مورد را گاندی تنها چند روز پیش از مرگش بر روی یک تکه کاغذ نوشت و به نوه اش داد. اعتقاد بر این است که وی این موارد را در جست و جوی خود برای یافتن ریشه های خشونت شناسایی کرد. در نظر گرفتن این موارد، بهترین راه جلوگیری از بروز خشونت در یک فرد و یا جامعه است.

انسانیت ثروت زحمت شرافت گاندی نظر دهید »

برحمد و ثنای مردم تورا ،اعتنا نکن

ارسال شده در 20 خرداد 1399 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, اخلاق, آموزشی

کلامی از شیخ بهایی:

آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا:
اگر بسیار کار کند، می گویند احمق است !
اگر کم کار کند، می گویند تنبل است !
اگر بخشش کند، می گویند افراط می کند !
اگر جمع گرا باشد، می گویند بخیل است !
اگر ساکت و خاموش باشد، می گویند لال است !
اگر زبان آوری کند، می گویند وراج و پر گوست !
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند، می گویند ریا کار است !
و اگر نکند، می گویند کافر است و بی دین !
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد
و جز از خداوند نباید از کسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید، مهم نیست این شادی چگونه قضاوت شود.

آدمی شیخ بهایی کلام نظر دهید »

گذشته هایت را ببخش

ارسال شده در 18 خرداد 1399 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, اخلاق, آموزشی

بخوان وتفکر کن !

خواندن وتفکر کردن گام برداشتن گذشته ها نظر دهید »

حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا

ارسال شده در 15 خرداد 1399 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, آموزشی, دل نوشته

چند روزی مانده بود به تابستون ،هوا خیلی گرم بود آنقدر که وقتی پا توی حیاط خانه می گذاشت احساس می کرد مغزش می خواهد به جوش بیاید به یاد گرما و آتش جهنم می افتاد و برمی گشت توی اتاقش و سعی می کرد کاری انجام بده که از گرمای آتش آخرتش بکاهد.گرمای بیرون تا زمان غروب خورشید ادامه داشت بعد آن نسیم خنکی می وزید .

در این زمان می آمد بیرون و روی ترانس مینشست تا از نسیم خنک بهره ببرد ؛ اما داغی 12 ساعت گرما توی سنگهای ترانس نفوذ کرده بود و نمی شد زیاد نشست ،بنابراین بلند می شد و توی حیاط خانه قدم می زدو به کارهایی که امروز انجام داده بود بلند بلند فکر می کرد و به خودش می گفت :

آیا امروز کار خوبی انجام داده ام؟

آیا کسی رو خوشحال کردم؟

آیا امروز گناه نکردم ؟

به کسی کمک کردم ؟

و سوالهای زیادی که از خودش می کرد و جواب می داد و همه را بررسی می کرد وآخر کار به خودش می گفت یه جای کارم باز ایراد داشته ،دستاش رو می برد بالا وبه خدا می گفت: خدایا از تو می خواهم  که نگذار فردا این گونه شود که امروز !!!

به قلم خودم

 

امروز فردا محاسبه نفس 4 نظر »

آرامش یعنی...

ارسال شده در 14 خرداد 1399 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, اخلاق, آموزشی

آرامش به معنای آن نیست که صدایی نباشد، مشکلی وجود نداشته باشد، کار سختی پیش رو نباشد.

آرامش یعنی در میان دغدغه ها، صدا ها، مشکلات و کار سخت،

دلی آرام وجود داشته باشد و بتوانی آرامشت را تقدیم کنی به عزیزانت و آنانی که دوستشان داری …

آرامش تقدیم به عزیزان دغدغه مشکلات 2 نظر »

مستقیم حرف بزن نه با طعن و کنایه

ارسال شده در 11 خرداد 1399 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, اخلاق, آموزشی

پری صبحی
 
⛔️طعنه و کنایه ممنوع!

یکی از اشتباهاتی که بسیاری از زن و مردها مرتکب میشن استفاده از طعنه و کنایه در صحبت کردن با همسرانشون هست.

این طعنه ها به مرور زمان مشکلات عاطفی برای اونها ایجاد میکنه.
وقتی طعنه میزنید نه تنها مشکل حل نمیشه، بلکه رنجش ها عمیق تر میشه و حل نشده باقی میمونه.

وقتی اجازه میدین ناراحتی روی هم انباشته بشه، باید انتظار داشته باشید که رابطتون روز به روز سردتر و بی روح تر بشه

? بهترین کار اینه که همیشه به صورت مستقیم حرف خودتون را بگید تا کینه و کدورتی پیش نیاد…

حرف طعنه نیش و کنایه زدن نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

نقاش

مقام معظم رهبری :در شرایط فتنه ، کار دشوار تر است ؛تشخیص دشوار تر است .البته خدای متعال حجت را همیشه تمام می کند .

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آزاد
  • آموزشی
  • احكام
  • اخلاق
  • ادبیات
  • بدون موضوع
  • به یاد شهدا
  • تدبر در قرآن
  • حدیث
  • دل نوشته
  • طنز
  • عجایب
  • مهدویت

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان