از مشفق کاشانی
مردم دیده به هر سو نگرانند هنوز
چشم در راه تو صاحب نظرانند هنوز
لاله ها ،شعله کش از سینه داغند به دشت
در غمت همدم آتش جگرانند هنوز
از سر پرده غیبت خبری باز فرست
که خبر یافتگان ،بی خبرانند هنوز
رهروان،در سفر بادیه حیران تواند
با تو آن عهد که بستند ،بر آنند هنوز
ذره ها در طلب طلعت رویت با مهر
هم عنان تاخته چون نو سفرانند هنوز
طاقت از دست شد ای مردمک دیده !دمی
پرده بگشای که مردم نگرانند هنوز (مشفق کاشانی)