نقاش

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام ،سلام به آقای غریبم . آقا دلم تنگ است از دوری شما . اگر چه هرگز تورا ندیده ام ؛ اما دلم سرشار است از حس حضور تو ،آن چنان که نادیده عاشقت هستم و سراپا منتظرم تا روزی دلت به حال دلم بسوزد و قدم زنان خود را به در خانه ام برسانی و من با بوییدن بوی خوش حضورت از جا بپرم و در را باز کنم و نگاهم تنها لحظه ای به نگاهت گره بخورد.

آقا جان هرجمعه صبح که می شود دم در حیاط خانه را آب و جارو می کشم و برای سلامتی ات دعا می کنم و ندبه می خوانم که بیایی ؛ اما غروب که می شود باز دلم آشوب می شود و می گویم امروز هم آقا نیامد . و گریه می کنم اما امیدم را از دست نمی دهم چون می دانم که می آیی حتی اگر تنها یک روز از عمر زمین باقی مانده باشد و آرزو می کنم آن روز من هنوز زنده باشم .

به نام خدا

تنها تکیه گاهم فقط خداوندی است که همیشه و همه جا با من است و لحظه ای مرا رها نمی کند. واقعا چه کسی غیر از او می تواند تا ابد مرا تحمل کند. حتی خود من هم گاهی از خودم بدم آمده است و قصد این را کرده ام که …