نقاش

ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است.
خانهمادرها بخوانندبگو با کمک خدا می توانم(تلقین مثبت)یه راز جادویی در انسانغمگین نشو من کنارتمگمراهان و مارقین در زمان غیبتبوی آویشن دم کردهآبروالهی به امید تودل گرم به لطف خدانمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد

موضوع: "به یاد شهدا"

شهادت امام حسن عسکری (ع) و آغاز امامت ولی عصر (عج)

ارسال شده در 22 مهر 1400 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, مهدویت, آزاد, به یاد شهدا

۸ ربیع الاول، شهادت امام یازدهم امام حسن عسکری (ع)
 
ابومحمد حسن بن علی عسکری علیهما السّلام (۲۳۱ یا ۲۳۲ - ۲۶۰ ه. ق) یازدهمین امام شیعیان است. ایشان فرزند امام هادی علیه السلام است که در سال ۲۳۲ هجری در مدینه چشم به جهان گشود و پس از شهادت پدر بزرگوارشان در سال ۲۵۴ به امامت رسیدند. 
 

دوران امامت امام حسن عسکری(ع)

با شهادت امام هادی علیه السّلام در سال ۲۵۴، امام عسکری علیه السّلام به سمت امامت شیعیان اثنی عشری منصوب گردید. امام هادی (علیه السلام) در وصف فرزند خویش می‌فرمایند: «فرزندم ابومحمد اصیل‌ترین چهره‌ی خاندان نبوی و استوارترین حجت است. او بزرگ فرزندانم و جانشین من است و امامت و احکام آن به سوی او باز می گردد»

سال‌های امامت ایشان در شهر سامرا و غالبا تحت کنترل شدید خلفای عباسی سپری شد. به نحوی که ارتباط آن حضرت با شیعیان بسیار محدود و تنها به وسیله وکیلان خاص آن حضرت بود.


چگونگی شهادت امام حسن عسگری (ع)
 
معتمد در ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری قمری به وسیله یکی از نزدیکانش امام حسن عسکری (ع) را با زهر مسموم نمود. امام در اثر آن، چند روز در بستر بیماری قرار گرفتند و در این ایام معتمد پیوسته پزشکان درباری را بر بالین امام می‌فرستاد تا آن زهری که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که حضرت از بیماری طبیعی رنج می‌برد.

از طرفی ضمن مداوای حضرت و کسب وجهه عمومی اوضاع و شرایط را زیر نظر بگیرند و رفت و آمد‌ها را به کنترل در بیاورند اگر صحنه مشکوکی در رابطه با جانشینی و امامت پس از امام حسن (ع) دیدند آن را گزارش کنند.

مرحوم شیخ طوسی و برخی دیگر از بزرگان، به نقل از قول اسماعیل بن علی - معروف به ابوسهل نوبختی حکایت می کنند: در آن روز‌هایی که امام حسن عسکری علیه السلام در بستر بیماری قرار گرفته بود که در همان مریضی هم به شهادت نائل آمد به ملاقات و دیدار حضرت رفتم پس از آن که لحظه‌ای در کنار بستر آن امام مظلوم با حالت غم و اندوه نشستم و به جمال مبارک حضرتش می‌نگریستم.ناگاه دیدم حضرت، خادم خود را (که به نام عقید معروف و نیز سیاه چهره بود) صدا کرد و به او فرمود:‌ای عقید! مقداری آب به همراه داروی مصطکی - بجوشان و بگذار سرد شود. همین که آب، جوشانیده و سرد شد، ظرف آب را خدمت امام حسن عسکری علیه السلام آورد تا بیاشامد. 

موقعی که حضرت ظرف آب را با دست‌های مبارک خود گرفت، لرزه و رعشه بر دست‌های حضرت عارض شد، به طوری که ظرف آب بر دندان‌های حضرت می‌خورد و نمی‌توانست بیاشامد. آب را روی زمین نهاد و به خادم خویش فرمود:‌ای عقید! داخل آن اتاق برو، آن جا کودکی خردسالی را می‌بینی که در حال سجده و عبادت می‌باشد، بگو نزد من بیاید. خادمِ حضرت گفت:، چون داخل اتاقی که امام علیه السلام اشاره نمود، رفتم کودکی را در حال سجده مشاهده کردم که انگشت سبّابه خود را به سوی آسمان بلند نموده است، بر او سلام کردم، آن حضرت نماز و سجده را مختصر کرد. پس از پایان نماز عرض کردم که آقای من می‌فرماید شما نزد او بروید.

در همین لحظه، کنیزی صقیل نام نزد آن فرزند عزیز آمد و دست کودک را گرفت و پیش پدرش برد ابوسهل نوبختی گوید: هنگامی که کودک که بسیار زیبا و همچون ماه نورانی بود موی سرش به هم پیچیده و مجعد است و ما بین دندان هایش گشاده است.

نزد پدر آمد، سلام کرد و همین که چشم پدر به فرزند خود افتاد، گریست و به او فرمود:‌ای سید اهل‌بیت خود مرا آب بده، همانا من به سوی پروردگار خویش می‌روم. آن کودک قدح آب جوشانیده را به دست خویش گرفت و بر دهان پدر گذاشت و او را سیراب کرد. 

آنگاه فرمود: مرا آماده کنید که می‌خواهم نماز بخوانم، پس آن کودک حوله‌ای را که در کنار پدر بود، روی دامان امام علیه السلام انداخت و سپس پدرش را وضوء داد و، چون حضرت ابومحمّد، امام عسکری علیه السلام نماز را با آن حال مریضی انجام داد، روی به فرزند کرد و فرمود: پسرم بشارت باد تو را که تویی مهدی و حجّت خدا بر روی زمین و تویی پسر من و منم پدر تو و تویی (م ح م د) بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن ابیطالب و پدر توست رسول‌خدا(ص) و تویی خاتم ائمه طاهرین و نام تو همنام رسول خدا است و این عهدی است به من از پدرم و پدران طاهرین تو صلّی الله علی اهل البیت ربّنا، انّه حمیدٌ مجید و در همان هنگام به شهادت رسید.

بعد از آگاه شدن شیعیان از خبر درگذشت جانگداز حضرت امام حسن عسکری (ع) هاله اى از غم و بهت زدگى فضاى سامرا را فرا گرفت و از هر سوی صدای ناله و گریه برخاست. مردم آماده سوگواری و تشییع جنازه آن حضرت شدند.

پس از آنکه امام چشم از جهان فرو مى بندد، معتمد دستور مى دهد خانه او را بازرسى کنند و کنیزانش را زیر نظر بگیرند. او نمى دانست خداوند خود رساننده فرمان و کار خویش است و امام منتظر بیشتر از پنج سال است که به دنیا آمده و از دید جاسوسان مخفى شده است و برگزیدگان شیعه با وى بیعت کرده اند.
 

احمد بن عبید الله در روایتى این صحنه را چنین وصف کرده است:

وقتى امام عسکرى علیه السّلام رحلت کرد، صداى شیون و فریاد همه جا را فرا گرفت. مردم فریاد مى‌زدند: ابن الرضا رحلت کرد. آنگاه براى تدفین آماده شدند، بازار به حال تعطیل درآمد. پدر من (وزیر معتمد عباسى)، بنى هاشم، شخصیتهاى نظامى و قضایى و منشیان و مردم به سوى جنازه هجوم آوردند، آن روز در سامرا قیامتى برپا بود.

امام حسن عسکرى علیه السلام در آخرین وصیت خود بر دو بینش بسیار مهم تأکید کردند:

تأکید بر شناخت غیبت و گرفتن بیعت براى ولى اللَّه اعظم امام منتظر (عج). 
تحکیم شالوده هاى مرجعیت دینى.

آن حضرت را در همان اقامتگاه شریفش در شهر سامراء، در کنار مزار پدر بزرگوارش، به خاک سپردند که تا امروز نیز زیارتگاه مسلمانان است.

از امامت تا شهادت امام حسن عسکری امامت حضرت ولی عصر شهادت نظر دهید »

تاسوعا

ارسال شده در 27 مرداد 1400 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, آزاد, به یاد شهدا

تاسوعای حسینی مصادف با نهم محرم هر سال به سوگواری شهادت حضرت عباس (ع) توسط عزاداران حسینی سپری می‌شود. در این روز با گرامی داشتن یاد شهدای کربلا از کرامت و شجاعت حضرت عباس (ع) صحبت‌های زیادی به میان می‌آید. در روز نهم محرم، شمر به شهر کربلا وارد می‌شود و به حضرت عباس (ع) پیشنهاد می‌دهد که در صورت دادن امان نامه سپاه امام حسین (ع) را رها کند و در این جنگ حضور پیدا نکند اما حضرت ابوالفضل (ع) با قاطعیت امان نامه دشمن را رد می‌کنند.و او و فرستنده امان نامه را لعنت کرد. 

هرگلی زیباست اما یاس چیز دیگری است

در میان سنگ ها الماس چیز دیگری است

ما میان عمر خود  خیلی برادر دیده ایم

در وفا داری ولی عباس چیز دیگرری است

 

فرارسیدن تاسوعای حسینی تسلیت باد

برادر تاسوعا رد امان نامه عباس(ع ) علمدار کربلا نهم محرم نظر دهید »

سهروردی(شیخ شهید)

ارسال شده در 8 مرداد 1400 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, آزاد, به یاد شهدا

 
به مناسبت ۸ مرداد روز بزرگداشت سهروردی؛


شیخ مقتول یا شیخ شهید که بود و چه کرد؟

شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی، ملقب به شهاب‌الدین، شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید (۵۴۹–۵۸۷ ق / ۱۱۵۴–۱۱۹۱ م) فیلسوف نامدار ایرانی اهل شهر سهرورد شهرستان خدابنده استان زنجان است.
به گزارش مشرق، شهاب‌الدین سهروردی در سال ۵۴۹ هجری قمری / ۱۱۵۴ میلادی در دهکدۀ سهرورد زنجان متولد شد. وی تحصیلات مقدماتی را که شامل حکمت، منطق و اصول فقه بود در نزد مجدالدین جیلی استادِ فخر رازی در مراغه آموخت و در علوم حکمی و فلسفی سرآمد شد و به قوت ذکا، وحدت ذهن و نیک‌اندیشی بر بسیاری از علوم اطلاع یافت.

سهروردی بعد از آن به اصفهان، که در آن زمان مهم‌ترین مرکز علمی و فکری در سرتاسر ایران بود، رفت و تحصیلات صوری خود را در محضر ظهیرالدین قاری به نهایت رسانید. در گزارش‌ها معروف است که یکی از هم‌درسان وی، فخرالدین رازی، که از بزرگ‌ترین مخالفان فلسفه بود، چون چندی بعد از آن زمان، و بعد از مرگ سهروردی، نسخه‌ای از کتاب تلویحات وی را به او دادند آن را بوسید و به یادِ همدرس قدیمش در مراغه اشک ریخت.

سهروردی پس از پایان تحصیلات رسمی، به سفر در داخل ایران پرداخت، و از بسیاری از مشایخ تصوف دیدن کرد. در واقع، در همین دوره بود که سهروردی شیفته راه تصوف گشت و دوره‌های درازی را به اعتکاف و عبادت و تفکر گذراند. او همچنین سفرهایش را گسترش داد و به آناتولی و شامات رسید، و چنان‌که از گزارش‌ها برمی‌آید، مناظر شام در سوریه کنونی او را بسیار مجذوب خود نمود.

در یکی از سفرها از دمشق به حلب رفت و در آنجا با ملک ظاهر پسر صلاح الدین ایوبی (سردار معروف مسلمانان در جنگ‌های صلیبی) دیدار کرد. ملک ظاهر که محبت شدیدی نسبت به صوفیان و دانشمندان داشت، مجذوب این حکیم جوان شد و از وی خواست که در دربار وی در حلب ماندگار شود. سهروردی نیز که عشق شدیدی نسبت به مناظر آن دیار داشت، شادمانه پیشنهاد ملک ظاهر را پذیرفت و در دربار او ماند. در همین شهر حلب بود که وی کار بزرگ خویش، یعنی، حکمةالاشراق را به پایان برد.

اما سخن گفتن‌های بی‌پرده و بی‌احتیاط بودن وی در بیان معتقدات باطنی در برابر همگان، و زیرکی و هوشمندی فراوان وی که سبب آن می‌شد که با هر کس بحث کند، بر وی پیروز شود، و نیز استادی وی در فلسفه و تصوف، از عواملی بود که دشمنان فراوانی مخصوصاً از میان علمای قشری برای سهروردی فراهم آورد.

درگذشت

سرانجام به دستاویز آن که وی سخنانی برخلاف اصول دین می‌گوید، از ملک ظاهر خواستند که او را به قتل برساند، و چون وی از اجابت خواسته آن‌ها خودداری کرد، به صلاح الدین ایوبی شکایت بردند. متعصبان او را به الحاد متهم کردند و علمای حلب خون او را مباح شمردند (اتهام او معاندت با شرایع آسمانی اعلام شد).

صلاح‌الدین که به تازگی سوریه را از دست صلیبیان بیرون آورده بود و برای حفظ اعتبار خود به تأیید علمای دین احتیاج داشت، ناچار در برابر درخواست ایشان تسلیم شد.

به همین دلیل، پسرش ملک ظاهر تحت فشار قرار گرفت و ناگزیر سهروردی را در ۵ رجب ۵۸۷ هجری قمری به زندان افکند و شیخ همان‌جا از دنیا رفت. وی در هنگام مرگ، ۳۸ سال داشت و مزار ایشان در مسجد امام سهروردی شهر حلب است. علت مستقیم وفات وی معلوم نیست. (البته مشهور آن است که سهروردی را در پوست الاغ سوزاندند)

شمس تبریزی (۵۸۲ –۶۴۵ هجری قمری؟) معاصر شهاب‌الدین یحیی سهروردی (۵۴۹–۵۸۷ هجری قمری؟) دلیل و روایتی دیگر از قتل او در مقالات به دست داده، ملک ظاهر به سهروردی می‌گوید تو چه دانی که لشکر چه باشد؟

آن روز با او صفت لشکر می‌کرد ؛ ملک ظاهر گفت: تو چه دانی لشکر چه باشد؟ نظر کرد بالا و زیر لشکرها دید ایستاده، شمشیرهای برهنه کشیده، اشخاص با هیبت در و بام و صحن و دهلیز پر، برجست و در خزینه رفت. تأثیر آتش در دل بود که قصد او کرد پیش از تفحص.

کینه شهاب به دنبال نمایاندن واقعه و در خزینه شدن ملک ظاهر در دلش بوده و همچنین حسد حسودان، گفتند: پیش فلان ملک نامه بنویس به اتفاق تا در منجنیق نهیم. چون نامه بخواند دستار فروگرفت. سَرَکَش ببریدند. در حال پشیمان شد، بر وی ظاهر شد مکر دشمنان. او را خود لقب ملک ظاهر گفتندی. فرمودشان تا چو سگ خون او را بلیسیدند. دو و سه از ایشان بکشت که شما انگیختید.

روز بزرگداشت وی، به تأیید مرکز تقویم مؤسسهٔ ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ۸ مرداد هر سال برابر با ۲۹ ژوئیه است که در این روز همایش‌ها، بزرگداشت‌ها و یادبودهایی برای او برگزار می‌شود.

سهروردی سید شهاب الدین سهروردی شهید شیخ اشراق مقتول نظر دهید »

شهید سردار سلیمانی

ارسال شده در 6 مهر 1399 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, به یاد شهدا

شهید سلیمانی:

ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بی همتا ! دستم خالی است و کوله پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه ای به امید ضیافتِ عفو و کرم تو می آیم. من توشه ای برنگرفته ام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟! سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرَم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده ام که ثروت آن در کنار همه ناپاکی ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهلبیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.

سلمه دادی نسب

خالق حکیم سلیمانی شهید فی سبیل الله مناجات نظر دهید »

طنز -جبهه

ارسال شده در 1 مهر 1399 توسط چشم به راهم در ادبیات, طنز, به یاد شهدا

فکر نکنید استقلال و پرسپولیس برا الانه !!

یکی از دوستان می گفت :تو جبهه و در شب عملیات با یکی از رفقا بر سر استقلال و پیروزی حرفمان شد و دعوای لفظی…undecided

بعد از عملیات دیگه ندیدمش ،فکر کردم شهید شده …innocentfrown

ناراحت بودم که ای کاش حلالیت طلبیده بودم . توی همین فکرها بودم که دیدم رفیقم چند تا عراقی رو اسیر کرده و روی دوش یکیشون سوار وبهشون یاد داده بگن :((استقلال سوراخ…پیروزی قهرمان)) وداره میاد.surprisedsmile

استقلال خاطرا‌ت‌طنزجبهه دفاع مقدس رفیق طنز پرسپولیس نظر دهید »

خوشا به حال مجاهدان !خوشا به حال وارثان حسین (ع)!

ارسال شده در 31 شهریور 1399 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, اخلاق, به یاد شهدا

امام خمینی سلام الله علیه:

چه شیرینی بالاتر از این که ملت بزرگ ایران مثل یک صاعقه بر سر آمریکا فرود آمده است.

چه شیرینی بالاتر از این که ملت ایران سقوط ارکان و کنگره های نظام ستم شاهی را نظاره کرده است و شیشه حیات آمریکا را در این کشور شکسته است .

و چه شیرینی بالا تر از این که مردم عزیزمان ریشه های نفاق و ملی گرایی والتقاط را خشکانیده اند و ان شاءالله شیرینی تمام ناشدنی آن را در جهان آخرت خواهند چشید.

نه تنها کسانی که تا مقام شهادت و جانبازی و حضور در جبهه پیش رفته اند ،بلکه آنهایی که در پشت جبهه با نگاه محبت بار و با دعای خیر خود جبهه را تقویت نموده اند از مقام عظیم مجاهدان و اجر بزرگ آنان بهره برده اند .

خوشا به حال مجاهدان !

خوشا به حال وارثان حسین-علیه السلام!

امام خمینی شهیدان مجاهدان در راه خدا وارثان حسین نظر دهید »

حاج قاسم در8سال دفاع مقدس

ارسال شده در 30 شهریور 1399 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, به یاد شهدا

روحش شاد ویادش گرامی

 

حضور بی ادعا دفاع مقدس سردار دلها مردان خدا نظر دهید »

حضور عاشقانه رزمندگان سمنان در دفاع مقدس

ارسال شده در 30 شهریور 1399 توسط چشم به راهم در بدون موضوع, آزاد, به یاد شهدا

حضور عاشقانه رزمندگان سمنان در دفاع مقدس

سمنان- ایرنا- زیاده‌خواهی صدام با حمایت و فتنه‌گری کشورهای دیکتاتورپرور، جنگ هشت ساله‌ای را به راه انداخت که جوانان استان سمنان، در کنار دیگر رزمندگان میهن اسلامی، در این رزم نابرابر حضوری عاشقانه و بزمی جاودانه از خود به یادگار گذاشتند.

صدای خمپاره‌ها آمد و کبوتران آسمانی وطن را به سوی قرارگاه ابدی دل ها به پرواز درآورد. سال‌ها آتش آشوب این جنگ دژخیمانه سکوت دشت‌های ارغوانی را با صدای شکستن دل‌های مادرانی به سوگ‌نشسته برهم زد.

راستی فرمانده، زمان پرواز تو و کبوتران‌مان، سوگی بی‌انتها و بی‌کرانه، گل‌های باغچه‌ها و شعمدانی‌های حیاط خانه مادران را به میهمانی مصیبت و ماتم فراخواندند.  

جنگی تحمیلی و هشت ساله که با تجاوز هوایی عراق و حمله به چند فرودگاه و تعرض زمینی همزمان ارتش بعث به شهرهای غرب و جنوب ایران در سال ۱۳۵۹ آغاز شد، هوس‌هایی از گریه‌های پنهان و آشکار به چشمان ایران هدیه داد.

این صدام بود که با نقض پیمان الجزایر ادعای مالکیت بر اروند رود و تعلق جزایر ایرانی به اعراب را مطرح کرد، ولی با وجود حمایت کشورهای استعماری نتوانست به اهداف خود برسد.

سرانجام این جنگ که با زیاده‌خواهی صدام و فتنه‌گری کشورهای دیکتاتورپرور آغاز شده بود با مقاومت دلاورانه مردم قهرمان ایران در ۲۹ مرداد سال ۱۳۶۷ با اعلام آتش بس رسمی به پایان رسید.

شورای امنیت سازمان ملل در ۱۸ آذر ۱۳۷۰ رژیم عراق را به عنوان آغازگر جنگ و مسئول جبران خسارت های وارده معرفی کرد.

در میان آتش جنگ که دل‌های هزاران را سوزاند و شعله‌ور کرد، رزمندگان و غیرتمندان استان سمنان در کنار دیگر دلاوران وطن با عضویت در گردان‌ها و دسته‌های مختلف به خدمت عاشقانه دفاع از دین و وطن پرداختند.

 

برای میهن حضور عاشقانه دفاع مقدس رزمنده فرمانده نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

نقاش

مقام معظم رهبری :در شرایط فتنه ، کار دشوار تر است ؛تشخیص دشوار تر است .البته خدای متعال حجت را همیشه تمام می کند .

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آزاد
  • آموزشی
  • احكام
  • اخلاق
  • ادبیات
  • بدون موضوع
  • به یاد شهدا
  • تدبر در قرآن
  • حدیث
  • دل نوشته
  • طنز
  • عجایب
  • مهدویت

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان