هر کسی مرکز جهان خویشتن است
هر کسی مرکز جهان خویشتن است
مولانا چقدر زیبا فرمودند:
ای نسخه نامه الهی که توییای
آینه جمال شاهی که تویی
بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
هر کسی مرکز جهان خویشتن است
مولانا چقدر زیبا فرمودند:
ای نسخه نامه الهی که توییای
آینه جمال شاهی که تویی
بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
کاش قبل از حرف زدن
کلمات را ذره ذره میجویدیم
قورت میدادیم
و هضم میکردیم
نه اینکه همه رو بلعیده …و آخر به روی طرف بالا بیاریم . . .
الف) گفتار و رفتار آدمی در هر زمان و مکان، در حافظه الهی محفوظ است ; مراقب باشید; .
يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ في صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطيفٌ خَبيرٌ(لقمان/16 )ای پسر عزیزم ،( عمل آدمی ) اگر به اندازه سنگینی دانه خردلی در دل سنگ سختی یا در آسمان ها یا داخل این زمین باشد خداوند آن را ( در روز قیامت ) خواهد آورد ( تا بر اساس آن جزا دهد ) زیرا خدا دقیق و باریک بین و آگاه است.
إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً (کهف/30)البته کسانی که ایمان آوردند و عمل های صالح کردند ، بی تردید ما پاداش کسی را که عمل نیک انجام داده ضایع نخواهیم کرد.
ب) نسبت به انسان های اطرافت، احساس مسئولیت کن و آنها را از کارهای بد بازدار و به کارهای خوب تشویق کن . این لازمه استحکام یک پیکر است و بنی آدم اعضای یکدیگرند;
يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلي ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ(لقمان/17) .ای پسر عزیزم ، نماز را برپا دار و به معروف ( هر کار پسندیده در نزد عقل و شرع ) امر کن ، و از منکر ( هر کار زشت و ناپسند ) بازدار و بر آنچه به تو رسد ( از سختی های حوادث و در مقام انجام وظایف خلقی و خالقی ) صبر کن ، که اینها از واجبات امور و مهمّات کارهاست.
ج) در رفتارهای اجتماعی دقت کن! مبادا با غرور رویت را از دیگران برگردانی یا مثل متبکران راه بروی ; مبادا تندرو و کندرو شوی ; میانه روی، بهترین روش است ; مراقب باش صدایت را بر سر کسی بلند نکنی و خلاصه در یک کلام، آدم باش ;
وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ *وَ اقْصِدْ في مَشْيِکَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَميرِ(لقمان/18و19) .و روی خود را به نخوت از مردم برمگردان و در روی زمین با ناز و تکبّر راه مرو ، که خداوند هیچ متکبر خودپسند و فخرفروش را دوست ندارد. *و در رفتن و رفتار خود میانه رو باش ، و از صدای خود بکاه ، که بدترین صداها صدای خران است.
سوره البقرة، آیه ۱۷۷-لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ .
نیکى (تنها) این نیست که (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مشرق یا مغرب بگردانید، بلکه نیکوکار کسى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آورده و مال (خود) را با علاقه اى که به آن دارد به خویشاوندان و یتیمان و بیچارگان و در راه ماندگان و سائلان و در (راه آزادى) بردگان بدهد، و نماز را برپاى دارد و زکات را بپردازد، و آنان که چون پیمان بندند، به عهد خود وفا کنند و آنان که در (برابر) سختى ها، محرومیّت ها، بیمارى ها و در میدان جنگ، استقامت به خرج مى دهند، اینها کسانى هستند که راست گفتند (و گفتار و رفتار و اعتقادشان هماهنگ است) و اینان همان پرهیزکارانند.
این آیه جامع ترین آیه قرآن است. زیرا اصول مهم اعتقادى، عملى و اخلاقى در آن مطرح گردیده است.این آیه پانزده صفت نیک را در سه بخشِ ایمان، عمل و اخلاق بیان نموده است. در بخش ایمان، به مسئله ایمان به خدا، فرشتگان، انبیا، قیامت و کتب آسمانى اشاره شده و در بخش عمل، به مسائل عبادى مانند نماز و اقتصادى مانند زکات و اجتماعى مانند آزاد نمودن بردگان و نظامى مانند صبر در جبهه و جنگ، و روحى وروانى مثل صبر در برابر مشکلات، اشاره گردیده است. و در بخش اخلاقى به وفاى به عهد و دل کندن از مادّیات و ترحّم به فقرا اشاره شده است.
این جمعه ها که ختم به مختار می شود
بدجور دل ، طالب دیدار می شود
ای منتقم بیا که به عالم نشان دهیم
شیعه عزیز است و جز او خوار می شود . . .
.
روی تو را ز چشمه نور آفریده اند
لعل تو از شراب طهور آفریده اند
خورشید هم به روشنی طلعت تو نیست
آیینه تو را ز بلور آفریده اند
پنهان مکن جمال خود از عاشقان خویش
خورشید را برای ظهور آفریده اند . . .
همه ما همیشه برای ظهور حضرت صاحب الامر دعا می کنیم.
از طرف دیگر می دانیم که علت غیبت آن امام بزرگوار، چیزی جز عدم وجود شرایط لازم در ما نیست.
خیلی از امامان بودند که وقتی سؤال می شد از آنها که چرا قیام نمی کنید، می فرمودند یاور نداریم.
چه تعداد یار مد نظر آنها بود؟
یکی از ائمه معصومین (ع)، در پاسخ به چنین پرسشی، به یک گله گوسفند اشاره می کنند و می فرمایند: اگر این قدر یاور داشتم، قیام می کردم.شخص سئوال کننده می گوید: رفتم و تعداد گوسفندان گله را شمردم،به خدا قسم، فقط 17 گوسفند بود.
آیا ما واقعاً برای ظهور آماده ایم؟
نکند شرایط ما شرایط زمان امام حسن (ع) باشد یا دعاهای ما مثل نامه های مردم کوفه به امام حسین (ع) باشد …
یکی از شیعیان خدمت یکی از ائمه علیهم السلام رسید و عرض کرد: اینقدر تعداد شیعیان و محبین شما زیاد است چرا قیام نمی کنید؟
امام (ع) به تنوری که در آن اتاق روشن بود اشاره کردند و به آن فرد فرمودند: برو و در تنور بنشین.آن فرد عرض کرد: اگر حرفی زدم که باعث ناراحتی شد، مرا عفو کنید.امام فرمودند: تو را عفو کردم.
در این هنگام غلام آن حضرت وارد اتاق شدند. امام به غلام خود فرمودند: برو در تنور بنشین.غلام بدون کلمه ای حرف در مقابل چشمان میهمان امام، رفت و در تنور آتش نشست.امام با میهمان خود وارد صحبت شدند و مدتی طولانی از هر دری سخن گفتند.بعد، امام به میهمانشان فرمودند: برو و در تنور نگاه کن.آن شیعه بلند شد و رفت در تنور نگاه کرد و دید غلام امام، صحیح و سالم در وسط آتش چهار زانو نشسته است.غلام بیرون آمد و به آنها سلام کرد.امام خطاب به میهمانش فرمود: چند نفر شیعه مثل این غلام داریم؟آن فرد عرض کرد: هیچ.
مسأله این است که ما شیعه نیستیم. ما فقط « محب ائمه اطهار » هستیم. شیعه، به امثال سلمان فارسی و ابوذر و عمار و مالک اشتر می گویند، نه به ما.
همین الان نائب امام در بین ماست. آمادگی ما برای اجرای فرامین ایشان چقدر است؟نکند مثل مردم اطراف حضرت مسلم ابن عقیل باشیم. « مسلم ابن عقیل » امام زمان (عج) اکنون در بین ماست.آیا پیگیر فرمایشات ایشان هستیم؟ آیا خود را « در عمل » سرباز جان بر کف معظم له دانسته ایم؟اگر چنین بود، اگر ایشان به تعداد یک پنجم مجموع نمازگران صفوف جماعت و جمعه در سراسر کشور، یار واقعی داشتند، وضع کشور ما اکنون اینگونه نبود.این (یاری امام) حیاتی ترین مسأله در زندگی هر فرد است.باید این مسأله را بررسی کنیم و اگر آماده نبودیم، دنبال ساختن خودمان برویم.این یعنی دعای عملی. وگرنه دعای لفظی فایده زیادی ندارد.
لذا باید « مولفه » های آمادگی را بررسی کنیم و برای ایجاد یا تقویت و حفظ آنها برنامه ریزی کنیم. باید علمی کار کرد. اینجا هم به « مدیریت علمی » نیاز داریم.
مثالی را بنده می زنم، دوستان بقیه مصادیق را بفرمایند:برای یاری یوسف زهرا (عج) ، در آن واقعه بزرگ تاریخی، حتماً لازم است ما از نظر جسمی آماده باشیم. فرد ضعیف نمی تواند یار خوبی در میدان جنگ باشد.
پس یکی از مولفه های آمادگی برای ظهور، ورزش کردن و حفظ آمادگی جسمانی است.
یکی بیاید شیعه بودن را به ما یاد بدهد.
برای هر چیزی کلاس می گذاریم (آموزش اینترنت، فوتوشاپ،…)، چرا برای این امر مهم کلاس نمی گذاریم؟ این مسأله در فرهنگ عمومی ما چه جایگاهی دارد؟ فقط در مناسبتها؟ آنهم فقط چند ساعت؟نکند بمیریم در حالیکه هنوز شیعه نشده باشیم.
اللهّم ارنا فی آل محمّد علیه السّلام ما یأملون و فی اعدائهم ما یحذرون
اللهّم اجعلنا ممّن تنتصر به لدینک و تعزّ به نصر ولیّک و لا تستبدل بنا غیرنا
نوشته شده توسط:سجاد نورانی